جمعه، خرداد ۱۵، ۱۳۹۴

شعر اینطوری

چشمهاش طورى بود كه آدم خيال مي‌كرد
طورى نيست اما معلوم بود يك طورى شده است
كه اين طورى مي‌كرد تا من هم يك طورى بشوم
چشمهاش آن طور بود و
خودش اين طور اين طور مي‌كرد